Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-08@20:01:07 GMT

دردسر زن جوان برای زندگی رؤیایی در ترکیه

تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۴۰۳۱۸

دردسر زن جوان برای زندگی رؤیایی در ترکیه

سودای سفر به ترکیه و کسب درآمد بالا از راه آرایشگری باعث شد تا زن جوان نقشه فروش خانه همسرش را با کمک پسر تعمیرکار طراحی و اجرا کند.

به گزارش ایران، سه‌شنبه هفته گذشته مرد جوانی به پلیس رفت و در حالی که از ناپدید شدن همسرش خبرمی داد گفت: همسرم آزاده به طرز مرموزی ناپدید شده است.

ما هیچ مشکل و اختلافی با هم نداشتیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هیچ کدام از فامیل و دوست و آشنا هم ازاو خبری ندارند. خیلی نگرانم. با شکایت مرد جوان، به دستور بازپرس میثم حسین‌پور، تحقیقات برای یافتن زن جوان آغاز شد.

در بررسی‌های اولیه کارآگاهان به سراغ بیمارستان‌ها و مراکز درمانی رفتند، اما هیچ رد و سرنخی از آزاده به‌دست نیامد.

تحقیقات در شاخه‌های متعدد برای یافتن زن جوان ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره آگاهی دریافتند وی با پسری به‌نام کوروش آشنا بوده است؛ بنابراین مأموران به سراغ پسر ۲۱ ساله رفته و در تحقیق از او راز ناپدید شدن آزاده برملا شد.

من تعمیرکار هستم و مدتی قبل برای تعمیر یک وسیله برقی به خانه این زن رفتم. همین مسأله باعث آشنایی ما شد. مدتی که گذشت او به من پیشنهاد داد که برای اجرای نقشه‌ای که در سر دارد به او کمک کنم و در ازای این کمک ۴۰۰ میلیون تومان دستمزد به من می‌داد.

پیشنهادش را قبول کردم. آزاده می‌خواست خانه شوهرش را وکالتی بفروشد و به ترکیه برود. من برای او خیلی زود مشتری پیدا کردم و خانه را زیر قیمت فروختیم. بعد هم به درخواست آزاده برای او خانه‌ای در پرند اجاره کردم تا در فرصتی مناسب از کشور خارج شود.

به دنبال اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران به سراغ زن جوان رفته و او را بازداشت کردند. آزاده در تحقیقات گفت: یکی از دوستانم در آرایشگاه کار می‌کند و من هر چند روز یکبار برای دیدن او به آرایشگاه می‌رفتم.

کم کم از او آرایشگری یاد گرفتم و، چون خیلی با استعداد و مبتکر بودم دوستم مریم و مشتری‌هایش به من پیشنهاد وسوسه‌کننده‌ای دادند.

آن‌ها می‌گفتند با این استعدادی که من دارم می‌توانم از راه آرایشگری پول خوبی در کشور ترکیه به‌دست آورم. کم کم وسوسه شدم تا از ایران بروم، اما نه پول داشتم و نه شوهرم اجازه می‌داد.

زن جوان گفت: مطرح کردن این موضوع به همسرم کار اشتباهی بود و من تصمیم گرفتم بدون آنکه او متوجه شود از کشور خارج شوم.

با خودم گفتم بعد از اینکه به ترکیه رفتم و زندگی خوبی برای خودم درست کردم پسر ۱۵ ساله‌ام را هم به آنجا می‌برم. بعد به شوهرم گفتم کسی را می‌شناسم که روی سند خانه وام با سود کم می‌دهد، همسرم را مجاب کردم که به من وکالت بدهد تا به‌دنبال کار‌های وام بروم.

همسرم هم به من وکالت داد، اما من با آن وکالتنامه خانه‌مان را ۴۰۰ میلیون تومان زیر قیمت فروختم.

او ادامه داد: کوروش به من در فروش خانه و اجاره خانه جدید در پرند کمک کرد و من هم در ازای این کار به او ۴۰۰ میلیون تومان پول دادم. بعد هم قرار شد تا انجام مقدمات سفرم در آن خانه بمانم، اما دستگیر شدم.

زن جوان که با وجود لو رفتن نقشه‌اش همچنان سودای سفر به ترکیه داشت به بازپرس پرونده گفت: می‌دانم در حق همسر و فرزندم جفا کردم.

اما الان حاضرم مهریه ۳۰۰ سکه‌ای‌ام و باقی پولی را که از خانه برایم مانده است به شوهرم ببخشم و در مقابل او مرا طلاق دهد تا بتوانم به ترکیه بروم و به زندگی ایده‌آلی که فکر می‌کنم، برسم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: گم شدن زن جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۴۰۳۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | همه حسرت زندگی مرا می خورند اما نمی دانند من و خانواده ام چقدر سخت تلاش می کنیم

چند سال قبل، در یک شب بارانی دو آلمانی که راه شان را گم کرده بودند، اتفاقی در خانه ی عباس را می زنند و از آن به بعد ، سرنوشت عباس تغییر می کند و خانه اش به ششمین جاذبه ی گردشگری ایران برای توریست های خارجی تبدیل می شود.
در چهارمین قسمت از زندگی عباس می بینید عباس چطور جوایز میلیون دلاری غذای ارگانیک، کیفیت، عشایر و مهمان پذیری جهان را برده است و دیدگاه دخترش که از کودکی لیدر خانه اش بوده، نسبت به این کار چطور است.
کاری از مریم نوابی نژاد
برای مشاهده این قسمت در صفحه یوتیوب کلیک کنید .

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904442

دیگر خبرها

  • ببینید | همه حسرت زندگی مرا می‌خورند اما نمی‌دانند من و خانواده‌ام چقدر سخت تلاش می‌کنیم
  • ببینید | همه حسرت زندگی مرا می خورند اما نمی دانند من و خانواده ام چقدر سخت تلاش می کنیم
  • فینال تمام آلمانی در چمپیونزلیگ رؤیایی خواهد بود
  • قتل یکی از مدیران شهرداری به دست همسرش
  • قتل یکی از مدیران شهرداری تهران به دست همسرش
  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...
  • پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد
  • بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار
  • پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد
  • بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد